سازمان سینمایی بین خود و سینماگران خاک ریز کشیده است/ از فیلمهای امسال کاری هست که بتوان به اسکار معرفی کرد/ ارزش سیمرغ نابود شد و به همه جایزه دادند
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۵۱۴۵۲
حسین قره- مهسا بهادری: در آخرین روزهایی اسفند گفتوگوی با جواد نوروزبیگی انجام دادیم که بخشی از آن با این تیتر به خاطر «برادران لیلا» در دادسرا پرونده دارم و با کفالت آزادم/ سینما مثل بازی مار و پله شده/ سینمای انحصاری تنوع را از فیلمها گرفته است منتشر شد که در اوج انتشار غیرقانونی فیلم «برادران لیلا» بود، بخش دیگری از آن گفتوگو درباره جشنواره سال گذشته فیلم فجر، مدیریت سازمان سینمایی و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نوروزبیگی اولین فیلمش در مقام تهیهکننده را در سال ۸۵ ساخت اگرچه کارش در سینما با فیلم سجاده آتش از سال ۱۳۷۲ کلید خورد. او در آن فیلم مشاوره نظامی بود که آن هم از سابقه حضورش در سپاه پاسداران میآمد، او عضوی از لشکر ۲۷ محمد رسولالله است و به رزمنده بودنش در دوران جنگ افتخار میکند، آن را باعث مباهات میداند چراکه برای عقاید و سرزمینش در دفاعی مقدس حضورداشته؛ اما او این روزها دلمشغولی اصلیاش سینمای ایران و مشکلات آن است،
همیشه جریانات اجتماعی روی سینما و جشنواره اثرگذار بودهاند با این همه مسئله این است، از یک سال قبل تقریباً همهچیز برگزارکنندگان جشنواره مشخص بوده است، دبیر، دبیرخانه و... در این یک سال وزارت ارشاد و سازمان سینمایی میتوانستند با هنرمندان تعامل خوبی داشته باشد تا آنها را در جشنواره نگه دارند اما این اتفاق نیفتاد، چرا؟ (سال ۹۸ در جشنواره فیلم فجر هم تجربهای مشابه شکل گرفت، اشاره من به حضور فیلم «خون شد» آقای مسعود کیمیایی است و رفتار شما بهعنوان تهیهکننده فیلم است.)
سال ۹۸ اتفاقاً شرایط دیگری پیش آمده بود و تظاهرات مربوط به بنزین را داشتیم که در آنجا هم عزیزانی کشته شدند. همینطور شهادت حاج قاسم و هواپیمای اوکراین را داشتیم یعنی در یک فاصله زمانی کم اتفاقات زیادی رخ داد (۲-۳ ماهه) اگر آقای کیمیایی انصراف میداد فحش نمیخورد، اگر آقای شهاب حسینی آنطور صحبت میکرد فحش نمیخورد و شرایطی بود که سینما با آن جریان کمی کنار آمده بود حتی در گذشته هم همینطور بود؛ اما امسال خیلی فرق کرد، به نظرم امسال خاکریز کشیده شد یعنی سازمان سینمایی از همان ابتدا مدل انتخاب جشنوارهاش را مشخص کرد و گفت دبیر چه کسی باشد، شرایط چطور باشد، محصولات باید از چه کانالی عبور کنند و باید مرتبط با دولت باشند، خلاصه از همان اول اینها را مشخص کرد، اینطرف (سینماگران) هم در ابتدا خاکریز نکشیدند، از صحبتهای رئیس سازمان سینمایی در جشنواره همین را میشد استنباط کرد.
به نظر شما مدیریت میتوانست مثل آن سال درست برخورد کند؟
میتوانست اما به نظرم مدیریت به سمت مقابله کردن رفت، این نظر من است و شاید اشتباه کنم ولی مقابله کرد، درصورتیکه میتوانست بگوید ما کنار هم هستیم، حرفتان را بزنید، به جشنواره بیایید، ببینید و نقد کنید، فیلمهایتان را بیاورید اما ما با انبوهی از ممنوع کاری روبهرو بودیم اگر من میخواستم بسازم نمیشد همین الآن هم بخواهم بسازم نمیشود، انبوهی از کارگردانها، تهیهکنندهها و بازیگران ممنوع بودند، خب معلوم است که نمیشد چیزی ساخت، سرمایهگذار که نمیخواهد با یک تعداد ممنوع کار، کار کند. بعضی هم اگر ممنوع کار نبودند حالشان خوب نبود و برای گذران زندگی در پلتفرمها شروع به همکاری کردند، واقعاً جای افسوس داد که جشنوارهای که این همه سال برای آن زحمت کشیدیم، عاشق این بودیم که سیمرغ بگیریم و حتی اگر فیلمی نداشتیم به آنجا میرفتیم و فیلمهای دوستانمان را میدیدیم و در اختتامیه برای دوستانی که جایزه میگرفتند دست میزدیم، این کمی خوب نبود! ما همیشه دیدیم که سالن پر بود و برای ما بود، قرار نیست که از بیرون آدم بیاوریم! این اختتامیه برای ما است، برای سینما است و ما بچههای سینما هستیم و حتی باید بهعنوان مدعو در آنجا بنشینیم.
مدعوین جشنواره هم غیر سینمایی بودند.
به نظرم مدیریت جشنواره به این نتیجه رسیده بود که دعوتنامه هم برای بچههای سینمایی ندهد چون با خودشان گفته بودند که اینها نمیآیند.
حتی فرض را بر این نگرفته بود که وظیفهشان این است دعوتنامه بفرستند.
من منتظر بودم! حداقل از هزار دعوتنامه صد نفر میآمدند. چرا این چنین نشد؟ چرا در این جشنواره سینما دوستها بودند و سینماگرها نبودند؟
تازه اگر واقعاً سینما دوست باشند.
ما میگوییم که بودند؛ اما اختتامیه جشنواره برای ما سینماگران است.
بخش دوم سؤال ما مربوط به این بود که از همان ابتدا مشخص بود دبیر جشنواره کیست و رویکرد جشنواره قرار است چه باشد، چرا نشد؟
معلوم بود، ببینید به مدیریت جشنواره ربط ندارد بلکه به محصول ربط دارد، قرار بود که محصول آن باشد و تولید هم تکلیفش معلوم بود، به نظرم احتیاط هم کردند و تا آخر هیئت انتخاب معرفی نکردند و به عبارتی همه کار کردند تا یک آرامشی باشد و حرفی و فحشی نباشد ولی دوست دارم که از هیئت انتخاب و داورها بپرسم آیا فیلمهای دیگری بودند که رد شدند و انتخاب نشدند یا نه در نهایت ته انتخاب همین بود با کاشتی که کردند برداشتشان همان بود. محصولات سینمای بیانگر یک جشنواره است اگر در سال قبل فیلمهایی برای اسکار بررسی شدند آیا امسال از این مدل فیلمها داشتیم که سال دیگر برای اسکار معرفی کنیم؟
جشنوارهای که امسال برگزار میشود، نشان میدهد سال دیگر وضعیت سینما از لحاظ اکران و کیفیت فیلمها چطور خواهد بود در جشنواره ۲۰ فیلم پخش شد که طبیعتاً امسال باید روی پرده سینما بروند و طبق گفته سازمان سینمایی اولویت با این فیلمها است، آیا شما در جشنواره امسال فیلمی را دیدید؟
فرصت نشد اول اینکه بیمار بودم و واقعاً حالم خوب نبود و در خانه خوابیده بودم، در روزهای آخر که حالم بهتر شد، بررسی کردم و دوست داشتم فیلمی را ببینم که مرتبط با خودم بود یعنی مرتبط با آن مقطع ویژهای میشد که «گردان» ما درگیر جنگ بود؛ اما فرصت نکردم آن را ببینم -اگرچه حتماً خواهم دید- اتفاقاً من اهل تحریم نیستم، ما میخواهیم چه چیزی را تحریم کنیم؟ ما داریم تلاش میکنیم سینما را حفظ کنیم و میخواهیم آن را احیا کنیم، من با تحریم مخالف هستم و نمیفهمم که برای چه باید تحریم کنیم، دقیقاً داریم چه چیزی را تحریم میکنیم؟ سینما را؟ خودمان را؟ مملکت را؟ سینما باید حفظ شود بالاخره برای آن زحمت کشیدیم برای چه باید تحریمش کنیم؟ در ذهنها اینطور شکل گرفت که باید تحریم شود و کسی نرود اما اگر شرایط جور بود من میرفتم.
ما رویکرد شما را میدانیم و میدانیم که اهل تحریم نیستید.
چون با معنای اینکه سینما تحریم شود کاملاً مخالف بودم و در اینجا دارم حرفم را علنی میزنم اتفاقاً وظیفه ما این است که در شرایط بحرانی و سخت حواسمان به سینما باشد آیا فکر نمیکنید عدهای دوست داشتند ما یا خیلیها دیده نشویم و ما به این دیده نشدن کمک کردیم؟
احتمالاً از دوستانتان شنیده باشید که کیفیت برگزاری جشنواره و وضعیت فیلمهای امسال چطور بوده میخواهم در مورد امسال سینما صحبت کنید.
من اختتامیه را از تلویزیون دیدم به نظرم اهدا جوایز بهگونهای بود که با که ارزش و جایگاه جایزه – سیمرغ و هدایا- را از بین برد و من ناراحت شدم.
چطور؟
انواع جایزه نباید داده میشد.
همه را راضی به خانه فرستادند.
ما برای رسیدن به این سیمرغ رؤیاها داریم و اگر راحت به آن برسیم تمام رؤیاهای ما به هم میریزد اینکه همه را راضی نگهداریم خوب نبود، این حجم از دیپلم افتخار و این حجم از ...
تقریباً برای هر بخش ۷ کاندیدا وجود داشت...
من مخالف آن بودم و این نظر شخصی من است، میگویم جایگاه آن باید حفظ شود دلیلی ندارد که ماشین دهید، آن هم در موقعیتی که شرایط اقتصادی اینطور است! همان سیمرغ خودش ارزش دارد و برای ما آورده دارد، چرا آن را خراب میکنید؟ چرا باید به خاطر جایزه ارزش و اعتبار تنها جشنواره مهممان را از بین ببریم؟ باید آن را حفظ کنیم، این جشنواره قرار است در سالهای دیگر هم باشد چرا ما باید عادت کنیم و بگوییم اگر این سیمرغ را نگیریم سیمرغ وزیر را میگیریم و اگر آن را نگیریم سیمرغ دبیر جشنواره را خواهیم گرفت یا در نهایت سیمرغ شهرداری را میگیریم، اینطور که نمیشود! اینکه دیگر جشنواره نمیشود به نظرم باید تلاش میشد تا ارزش سیمرغ حفظ شود اما این اتفاق نیفتاد یعنی از هر روزنهای برای جایزه دادن استفاده کردند.
انگار گفتند همینکه شما آمدید و پشت ما را خالی نکردید جایزهای به شما خواهیم داد و این رویکرد خیلی بدی بود.
مهمترین جایزه، جایزه مردمی بود که آن را حذف کردند، چرا؟
آقای لطیفی گفتند این اتفاق افتاد تا از تقلب جلوگیری شود.
این خیلی غلط است.
در واقع صورتمسئله را پاک کردند بجای آنکه حلش کنند.
این چه حرفی است؟ حداقل ۱۰ درصد یا ۲۰ درصد تقلب میشد اما رأی مخاطب را شامل میشد تا در نهایت یک رأی بالا برود، چرا باید آن را حذف کنند؟ مهمترین جایزه این جشنواره را حذف کردند و آن رأی مردم است، چرا رأی مردم باید نادیده گرفته شود؟ بنده همچنان معتقد هستم که بینالملل باید جدا شود نباید جشنواره بینالملل فجر در کنار جشنواره داخلی باشد در واقع نتوانستند آن را درست پوشش دهند.
بیشتر بخوانید: بلیت سینما ۱۰ هزار تومان یا ۱۰۰ هزار تومان؟ / وزیر چه میگوید؟ نوروزبیگی: فیلم را بعد از اکران یا پخش از پلتفرم به صورت مینی سریال مجدد ببینید سازمان سینمایی هم «برادران لیلا» را تنبیه کرد هم مخاطبان سینمای ایران راحرفوحدیث پشت سر شما زیاد است و شما جزو یکی از پر حاشیهترین تهیهکنندههای سینمای ایران هستید، بودجه فیلمها به چه صورت تأمین میشود؟ مشخصاً منظورم فیلم «بیهمهچیز» است زیرا این فیلم یک فیلم پر بازیگر و طبیعتاً پرهزینه بود چون همه دکورها زده شده بود و همه این موارد و همزمان سه فیلم دیگر هم ساخته شده بود، وقتی یک فیلم هنوز اکران نشده و پولی بهاندازه پول ساخت آن فیلم هم درنیامده چطور فیلمهای دیگر ساخته میشود، این فیلم هرچقدر هم بخواهد بفروشد نهایتاً در بالاترین حد خودش بهاندازه فیلم دینامیت پنجاه میلیارد میفروشد، چطور این توازن برقرار میشود و چطور تهیهکننده میتواند خودش را به آن سطح برساند؟
فیلم بی همه چیز قبل از کرونا پیشتولید شد و داشتیم کارهایش را انجام میدادیم و بازیگرها را بسته بودیم و اقساط را داده بودیم و سینماها تقریباً برای ما تهیهکنندهها مشخص کرده بودند که چه مدت قرار است این فیلم در چه تعداد سینما اکران شود و بهطورکلی برای همه اینها چرتکه را انداخته بودیم و بودجهای که برای آن متصور بودیم یک بودجهای بود که میشد تصورش کرد.
میشود مقدار بودجه را بگویید؟
برای بودجه اولیه ده میلیارد تومان در نظر گرفتیم و میدانستیم که این فیلم در فروش سی میلیارد تومان را رد میکند، چون اصلاً کرونایی نبود و نمیدانستیم که درگیر کرونا میشویم. خلاصه به جریان کرونا خوردیم و شرایط سخت شد و پول فیلمبرداری زیاد شد و بچهها کرونا میگرفتند، با اینکه من سر صحنه آزمایشگاه زده بودم و دکتر و پرستار داشتم. خب همه اینها هزینه ما را بالا برد، تقریباً ما حدود هفده میلیارد تومان هزینه کردیم. ما از اکران آن جلوگیری کردیم و گفتیم بگذاریم در شرایط خوب اکران شود، آن زمان پنجاهدرصد مردم به سینما نمیآمدند چون از کرونا میترسیدند، اگر در شرایط عادی بود ما پولش را درمیآوردیم و سود هم میکردیم؛ روزها گذشت و از شدت کرونا کم شد و گفتیم برای اکران برویم که باز سویه کرونا امیکرون شروع شد، وقتی امیکرون شروع شد باز برای ما پنجاه درصد و هفتاد درصد و اینها را اعمال کردند و این فیلم عملاً اولین آسیبش را از کرونا دید و با همین وجود باز حدوداً پنجاهدرصد هزینهاش را این فیلم درآورد
یک جملهای هست که میگوید در شرایط فعلی سینما ایران، سود سینما در ساخت فیلم است نه در فروش و اکران آن.
این جمله برای قبل است و برای الآن نیست چون بیشتر فیلمها از دولت ارتزاق میکردند و برآوردها یکطوری بسته میشد که در تولید برای تهیهکننده هم که درصدی مشخص دستمزد میگیرد یکچیزی کنار گذاشته میشد.
حداقل امسال که در جشنواره اینطور بود.
امسال هم که همه فیلمها در جشنواره دولتی بود و من هم اگر تهیهکننده هرکدام از این فیلمها بودم حقوقم را گرفته بودم و عموماً این را برای اکران نمیگذارند چون بعید میدانم که این فیلمها زیر پانزده میلیارد تومان تمام شده باشد و همه ارقامش بالا است و معلوم است که پاسخی در اکران فیلم نمیگیرند، قبلاً هم اینطور بود، اما در زمانی که سینما در اوج بود و بخش خصوصی آمده بود مثلاً در همین جشنواره شاید سه چهارتا فیلم دولتی میدیدید چون بخش خصوصی آمده بود و فعال بود، ما آنجا فقط به درآمد فکر میکردیم و به اینکه سودمان در تولید باشد فکر نمیکردیم و واقعاً اینطور نبود ولی الآن من میدانم این چیزی را که شما میگویید الآن همین است و اگر خودم بخواهم هرکدام از این فیلمها را برآورد بکنم باتجربهام میگویم اینقدر نیست ولی برایش اینقدر بسته میشود و اینقدر پول داده میشود چون باید در همین مسیر تولید پولش برای همه دربیاید اما عملاً تکلیف همه اینها در پخش نامشخص است یعنی در همین جشنواره امسال خودم که نبودم ولی از کسانی که سالن سینما داشتند میشنوم که مثلاً سایت بلیتفروشیمان بسته شده بلیتها خریداری شده اما در سالن سینما این تعداد آدم نیست، حالا شماها که در کار خبر هستید شاید این را شنیدهاید. افراد و سینماداران معتبری هم هستند که این حرفها را گفتند.
من با آقای سجاد نوروزی هم که صحبت میکردم همینها را میگفتند.
معلوم است که تعداد زیادی نمیآیند و استقبالی به این شکل نمیشود. هرچقدر از این سینما استقبال شود به نفع ما است ولی محصول خودش میگوید که از من استقبال نمیشود. یکبار اکرانهای آنلاین تلویزیون هم شد و یک دفعه پول فیلم را درآورد. فیلم اول جشنواره که این همه به آن جایزه دادند بگذارید اکران شود، چرا باید از تلویزیون پخش شود؟ این فیلم ساخته شده که اکران شود، بالاخره زیاد هم سیمرغ گرفته است. شاید باز با این پدیده مواجه شویم یعنی بالاخره این فیلم ارزشش را دارد که از تلویزیون پخش شود چون بخش خصوصی هم نیست و به درآمد هم فکر نمیشود بلکه به تعداد بیننده فکر میشود که درست است، تلویزیون یا پلتفرم و اینها هرچه تعداد بینندهاش بیشتر باشد بهتر است و آن هدفی که داشتهاند و آنچه پشت این فیلم بوده دیده شود.
پدر گواردیالا یکی از چیزهایی که در موردش بحثهای وجود دارد باآنکه هنوز وارد نشده در مورد ممنوع فعالیت شدن بازیگرهایش و ممنوعالتصویری و... بحث شده است، چقدر این مشکل جدی است؟
در حال رفع کردن این مشکل هستیم.
با ساترا صحبت کردهاید؟
در مذاکره هستیم. من خودم تهیهکنندهاش بودم و خودم ممنوعالفعالیت یا ممنوعالکار شدم و دیگر نیستم و دوستان دیگر هستند که با یکدیگر در ارتباط هستیم و داریم تلاشمان را میکنیم تا آن دوستان را من راهنمایی کنم تا بروند و انجام دهند و من واسطه بین آنها هستم.
من دوباره برمیگردم و این ماجرا را به صحبت آقای اسماعیلی ارجاع میدهم که گفتند اگر یک هنرمندی خطایی کرده باشد ما نمیگذاریم اثر آن بهکل عوامل برسد.
صرفاً گفتهاند.
پس روی این ماجرا هنوز این مسئله وجود دارد؟ بیشتر روی کدام بازیگرها این مسئله وجود دارد؟
اولین آنها خودم هستم و بعدی آقای فرخنژاد و آقای مدیری هستند که در این فیلم بازی کردند، خانم هنگامه قاضیانی و آقای ژوله هم بازی کردند. خانم ستاره اسکندری بازی کردند که البته ایشان مشکلی نداشته است، خانم مریم بوبانی بازی کردند که بیحجاب شدند، آرش و مسیح بازی کردند.
اگر موافقید با جشنواره گفت وگو را تمام کنیم، چه چیزی را در این جشنواره باید میبود که نبود؟
در هر دوره از جشنواره یک استعدادی معرفی میشد و خیلی دوست داشتم امسال استعداد جشنوارهمان را ببینم، البته همه خوب هستند و ما یک تعدادی فیلم اولی داشتیم اما من دوست داشتم بگوییم یک نفر دیگر آمد و به این سینما اضافه شد و ما الآن هم داخل و هم خارج حرفی برای گفتن داریم، اما فکر میکنم با اینها دیگر مواجه نباشیم و امیدوارم که همین امسال این اتفاق بیافتد و تمام همکارهای ما بیایند و کنار سینما قرار گیرند و هم جشنواره فجر خوبی داشته باشیم و هم در بینالملل حضور خوبی داشته باشیم و فضای مدیریت سینما به این سمت برود که حالا که همه بخشیده شدند و یک عفو عمومی خورد برویم کنار یکدیگر قرار گیریم و دلجویی شود و هرچه که هست با هم بتوانیم کنار بیاییم و سینما را باز به همان شکل درستش برگردانیم (همان شکل مورد علاقه مردم)، من نمیخواهم رد کنم چون فیلمهایی که امسال ساخته شدند، حداقل مورد علاقه خود من از دیدگاه خود من است اما ما بهطور عمومیاش را میگوییم، امیدوارم حداقل بتوانیم این کار را برای سینما کنیم و هر کسی در هر شرایطی با مجوزها، با شرایط قانونی فیلمهایش را بسازد و فیلمها حمایت شوند و فیلمها بتوانند هم داخل و هم خارج فروش داشته باشند و سینما دارها حمایت شوند و جریانی که ایجاد شده بود که هر کسی در این کشور از هر گوشهای میخواست مال یا پاساژی بسازد که حتماً باید یک طبقهاش را سینما میکرد این جریان را قدر بدانیم و کمک کنیم که بشود چون یک جمعیت هشتادوپنج میلیونی باید حداقل سه چهار هزار سالن سینما داشته باشد. دوروبر ما کشورهایی مثل ترکیه دارند درصورتیکه ما که مردم سینما دوست داریم نتوانیم این شرایط را برایشان ایجاد کنیم، ما ارزانترین تفریحمان با همه این شرایط اقتصادی و مالی که میگوییم سینما رفتن است و واقعاً نسبت به تئاتر و موسیقی، سینما ارزانترین است. امیدوارم این شرایط محیا بشود، شاید سینما از تلویزیون هم کمتر باشد، در قبضهای برق قدیمی حداقل مینوشتند که فلان مبلغ برای تلویزیون است درصورتیکه الآن نمیدانم هنوز اینها در قبضها میآید یا خیر؟ اما قبلاً اینطور بود ولی این را میدانم که سینما کمتر است و اینکه اگر ما بتوانیم فکری کنیم و شرایط و سینما را نجات دهیم و در بینالملل جایگاه خوبی داشته باشیم و در همه ژانرهای سینمایی حتی سینمای کودکمان جایگاه خوبی داشته باشد و ساخته شود و فضایمان برای اینها بازتر شود. هنگامی که رهبر مملکت میآید میگوید مسئله ما دیگر بیحجابی و باحجابی نیست، من هم میخواهم بگویم در سینما با همین دیدگاه فکر کنیم، بههرحال این را بزرگ مملکت گفته است و رئیسجمهور هم بعد از ایشان در همین مسیر آمدهاند پس چرا زیرمجموعه این مسیر را نمیروند؟ چرا آن بالا میبخشد و این پایین هنوز دارد یک مسیر دیگری را ادامه میدهد، به اینها فکر کنید چون بهجایی میرسد که میگویند مسئله دیگر اینها نیست. شما همفکر کنید و ببیند مسئله چیست و بیایید و بنشینید تا با یکدیگر گفتمان کنیم تا ببینیم مسئله چیست.
۵۷۵۷
کد خبر 1760993منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: جواد نوروزبیگی سینمای ایران کارگردانان سینمای ایران جشنواره فیلم فجر سازمان سینمایی شبکه نمایش خانگی سازمان سینمایی میلیارد تومان خوبی داشته بازی کردند تهیه کننده بین الملل اکران شود خوب نبود برای ما فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۵۱۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مست عشق، ماجرای یک تابوشکنی در سینما
در شرایطی که تصور میشد ذائقه مخاطبان به سمت موضوعات سطحی و صرفاً خندهدار بودن به هر قیمتی رفته، اما مست عشق نشان داد که اگر سوژههای غیرکمدی به درستی کاویده و انتخاب شوند، جا برای استقبال گیشه از آنها باز است. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم - گروه فرهنگی مروری بر ساخت آثار سینمایی در چند سال اخیر، یک حقیقت مهم را فاش میکند و آنهم اقبال خوب مخاطبان از فیلمهای کمدی است. فروش بالای آثار طنز در چند سال اخیر، این پیام را به سینماگران داد که ساخت فیلمهای کمدی میتواند تضمینکننده بازگشت هزینههای تولید آن باشد.
اوج این اتفاق را میتوان در سال 1402 دید؛ جایی که کمدیها نبض گیشه را به دست گرفتند و سهم بسیار زیادی از رکوردشکنی سینما در سال 1402 (با 28 میلیون مخاطب و حدوداً 1200 میلیارد فروش) مرهون وجود آنها شد. «فسیل»، «هتل»، «هاوایی»، «شهر هرت» و «ویلای ساحلی» در مجموع با فروشی به میزان 830 میلیارد تومان توانستند سهم 70 درصدی از این رکوردشکنی را از آن خود کنند تا توجه دستاندرکاران سینما به ساخت فیلمهای کمدی بیش از پیش جلب شود.
فارغ از پرداختن به چرایی و ریشه استقبال از فیلمهای کمدی که خود موضوع مفصل دیگری است، یک موضوع مهم قابل طرح و بحث است؛ «آیا قرار است سینمای ایران در فیلمهای کمدی خلاصه شود و شاهد تک ژانری باشیم؟»
تمساح خونی و سال گربه زیر سایه مست عشقجدول فروش گیشه در روزهای ابتدایی سال 1403 باز هم در حال دامن زدن به پرسش فوق بود و رکوردشکنیهای «تمساح خونی» و فروش بالای آن باز هم یادآوری میکرد که فعلا جایی برای ورود فیلمهای غیرکمدی به پرده سنیما نیست!، اما حضور «مست عشق» ساخته حسن فتحی در صف اکران از نخستین روزهای اردیبهشت ماه، این گزاره را کمرنگ کرد. مست عشق از 5 اردیبهشت ماه اکران شد و تا به امروز (یعنی بعد از گذشت حدودا 10 روز) بیش از 46 میلیارد فروخته است.
این میزان فروش، مست عشق را در رتبه دوم فیلمهای غیرکمدی از ابتدای سال 1402 تا به امروز قرار داده است، آنهم در شرایطی که رتبه نخست در اختیار انیمیشن «بچه زرنگ» با فروش 63 میلیارد تومان است و به نظر میرسد با ادامه روند فعلی فروش مست عشق، این فیلم میتواند رتبه نخست را از آن خود کند.
مست عشق و تابوشکنی در گیشه
یکی از ابعاد قابل بحث درباره مست عشق این است که فیلم جدید حسن فتحی یادآوری کرد "سینمای ایران تنها منحصر در دست کمدیسازان نیست و حتما سوژهها و موضوعات دیگری هستند که میتوانند اقبال مردم را به خود جلب کنند."
در شرایطی که تصور میشد ذائقه مخاطبان هنر هفتم در کشورمان به سمت موضوعات سطحی و صرفاً خندهدار بودن به هر قیمتی رفته، اما مست عشق نشان داد که اگر سوژههای غیرکمدی به درستی کاویده و انتخاب شوند، جا برای استقبال گیشه از آنها باز است. مست عشق سراغ یکی از مفاخر شعر و ادب ایران رفته و داستان زندگی چهرهای را روایت میکند که برای اکثر ایرانیان نام آشناست. اشعارش بارها و بارها در کتابهای فارسی دانشآموزان، برنامههای تلویزیونی و ترانههای خوانده شده توسط خوانندگان ایرانی بازخوانی شده و حس و حال علاقهمندان به ادب را دگرگون ساخته است.
اهمیت ساخت فیلمی نظیر مست عشق را باید از این جهت مورد بررسی قرار داد که راهی برای ساخت آثار سینمایی دیگری از مفاخر فرهنگ و ادب ایران باز میکند و این نوید را به دستاندرکاران سینما به ویژه تهیهکنندگان میدهد که برای جلب نظر مخاطب و کشاندن او به سالن سینما، به جز ساخت فیلم طنز، میتوان سراغ موضوعات دیگر هم رفت. به ویژه اگر این موضوع، برگرفته از زندگی چهرههای محبوب ایرانی مخصوصاً اهالی ادب و شعر باشند.
استاد مشهور ادبیات پارسی چه گفت؟
میرجلالالدین کزازی که از اساتید زبان و ادبیات فارسی است، در حاشیه اکران خصوصی مست عشق نکات مهمی را مورد اشاره قرار میدهد. او گفت: «از نگاهی فراخ و فراگیر، دید و داوری من درباره این توژینه داستانی یا فیلم این است که دستاندکاران و پدیدآورندگان آن در کار هنری که میخواستهاند کرد، کامدار بودهاند. توانستهاند به آن آماجها و آرمانهایی که در سر میپروردهاند، دست بیابند. از این دید این فیلم یکی از اندک فیلمهایی است که من از دیدن آن، از آغاز تا انجام فیلم، شادمان و خشنود بودم. دمهای دلپذیری را من به هنگام دیدن فیلم گذرانیدم اما چند ویژگی بیشتر بر من کارگر افتاد؛ بجز کارگردانی که هر چه در فیلم میگذرد به راستی به گونهای به او بازمیگردد زیرا اوست که سررشتهها را در دست دارد، خُنیا یا موسیقی فیلم بسیار بشکوه ، کارساز و اثرگذار بود، به همان سان فیلم برداری آن. سه دیگر، آوابرداری این فیلم. از دید فنی این سه، نمود بیشتری در چشم من داشت.»
ساخت فیلم درباره نظامی؛ ادامه یک درک صحیح فرهنگی؟!
اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد که در ششمین مجمع جهانی گفتوگوی بین فرهنگی در باکو حضور داشت از ساخت فیلم سینمایی درباره یکی دیگر از مفاخر ادبیات ایران و جهان خبر داد و گفت: فیلم سینمایی «حکیم نظامی» با همکاری وزارت فرهنگ جمهوری آذربایجان ساخته میشود.
او تاکید کرد که قرار است برای مشاهیر ادبیاتی، فیلمهای مشترک تولید شود و گفت: "در ترکمنستان برای مختومقلی فراغی همین کار را میکنیم، در پاکستان نیز برای اقبال لاهوری کاری را در دست اقدام داریم؛ در سفر هفته گذشته به پاکستان برادران و خواهران پاکستانی به ویژه در شهر لاهور از این موضوع استقبال کردند. ساخت مجموعه جدیدی را برای حکیم نظامی آغاز میکنیم؛ در همین راستا از همکارانم در وزارت فرهنگ جمهوری آذربایجان دعوت کردیم تا ما را در ساخت فیلم سینمایی در این باره کمک کنند."
اگر حرفهای وزیر ارشاد جامه عمل بپوشد و ساخت فیلمی درباره حکیم نظامی جدی و عملیاتی شود، شاهد ادامه یک سیاستگذاری صحیح فرهنگی خواهیم بود.
انتهای پیام/